باذن الله...
و اینک روز انتخاب من و توست...
و چه بسیار نشانه هایی که در آن
برایمان قرار دارد اما برخی با
هزار قدرت عقل، سعی دارند
آنها را ندید گیرند...
انگار امام و رهبر و شهدا و....
و همه دلسوزان ما بی سبب
گفته بودند:
او را که دشمنانتان تایید میکنند،کنار بگذارید...
گویی برخی هزار بارهم که تاریخ بخوانند نخواهند فهمید این قاعده را
که امام علی علیه السلام
شرحش را داده اند:
استدلّ على ما لم یکن بما قد کان
فإنّ الأمور أشباه و لا تکوننّ ممّن
لا تنفعه العظة إلّا إذا بالغت فی إیلامه
فإنّ العاقل یتّعظ بالآداب، و البهائم
لا تتّعظ إلّا بالضّرب..."
براى امور واقع نشده
به آنچه واقع شده است استدلال نما
و با مطالع قضایاى تحقّق یافته
حوادث یافت نشده را پیش بینى کن
زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند...
از آن اشخاص نباش که #موعظه سودش ندهد...مگر توأم با آزار و رنج باشد...
زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر
پند بپذیرد...این بهائم هستند که جز
با کتک فرمان نمى برند...
و باز با کلام امام روح الله خطابت میدهم...
دوست انقلابی من...
آن روزی که دشمن از ما
#تعریف کند را باید عزا گرفت...
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
برای خانواده ات محمد حسن بودی
برای ما خواهران و برادران هم نسلت رسول
رسولی از دیار عاشقان
هم محلیِ گمنامِ قدیمی
روز و ماه طلوع بندگیت
تشابه افتخار آمیز زندگیم شده با تو
و همین میزان نشانه داشتن از یک شهید، چون شما
برای فروافتاده ای در قبرستان عادات سخیف، چون من
لذت بزرگیست ....
معرفتت به وصال می رساند
حسینی های زمانه را
برادر بزرگتر نسل چهارمی ها
برایمان از خدا والفجر بخواه
حال که لیالی عشر کاملترین مصداق را دارد
یقین دارم دوباره خواهی آمد
به همین زودی ها
با برادرانت
با محمدرضاها
مهدی ها
جهادها
چرا که ان وعده الله حق
و وعده ی الهیست
??نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین??
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
پ. ن 1) معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
پ. ن 2) خیلی سعی کردم تا روز سالگرد شهید تو وب بزارم اما قسمت نشد....
پ. ن 3) دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است :
السلام علیکم یا أهل بیت النبوه علیهم السلام
پ. ن. 4) التماس دعای فرج
پ.ن 5) اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک...
پ.ن 6) شهدا العفــــو...
پله پله
اللهم لبیک هایت
تو را به عاشقانه ترین اجابت رساند
سلام علیکم طبیم فادخلوها خالدین
حقیقت قرآن تو را به سرزمین ارزوی وصال محبوبت رساند
و در هنگامه ی نظر به وجه الله کشته ی راهش شدی ...
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
برادر شاهد و مهاجرم
از روزی عندیتت سهمی را شفیعمان باش ...
هنیئا لک الجنة باذن الله...
یا حاج محسن .....
فتقبلکم ربکم...
پ.ن.1) تقدیم به همه حاجیان مهاجر
پ. ن. 2) به مناسبت چلهم مهاجران الی الله نوشته را در وبلاگ هم گذاشته تا هدیه به ارواح مطهرشان حمدی بخوانیم
پ. ن. 3) التماس دعای فرج
پ.ن.2) اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
پارسال شب نوزدهم ماه مبارک بود که دوستانت می گفتند:
چه شب خوبی است امشب برای شهادت
اما تو به انها گفتی :
شب بیست و سوم بهتر است
و من مبهوت سر این گفته ات ...
امشب شب بیست و سوم ماه رمضان است
شبی که شهادت نامه ات به امضای مولایمان مهدی رسید
ماههاست منتظر چنین شبی هستم
شبی که تو تقدیر بندگیت را نوشتی
شبی که تو ره صدساله را پرواز کردی
شبی که شهید مدافع حرم شدی
ماههاست منتظر چنین شبی هستم
ماههاست دلم میخواد یک شب تا صبح خیالم را زنده به یادت کنم
ماههاست که با نگاه به خنده هایت استقامت میگیرد وجود مشوش از گناهم ..
برادرشهیدم
با تو بود که حزب الله را فهمیدم
با تو بود که جهاد را شناختم
تو شهیدی هستی از شهدای هم نسل من
تو امیدی هستی برای ارزوی بزرگ نسل من
صفای باطنت
خلوص کلامت
خنده های عاشقانه ات
به من فهماند
جهـــــــــــــ ــــــــــــآد
با همه ی سختی اش
با غربت فراقش
با اشکان داغ دیده اش
احلی من العسل است در کام مدافع ....
همیشه سرباز کربلایی امام زمان بودی
این را از تولدت فهمیدم
تو شیعه واقعی علی بودی
این را از شهادتت فهمیدم
چه با مسما بود نامت
مهدی
و چه با مسماتر نام جهادیت
کرار
دعا کن
والفجر بعد از لیالی عشر برایمان واقع شود،
ان مع السر یسرا...
دعایم کن
مگر احیاء بشوم
یخرج الحی من المیت
خذ بیدی یا مهدی ...
انت فینا نور الله
و
نشتاق الیک یا شهیدالله...
الهی بدماء شهداء
عجل لولیک الفرج ...
پ.ن:شهدا العــــــــــــفـو...
پ.ن: ملتمس دعای فرج...
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
یا مولای یا اباصالح المهدی ادرکنی و لا تهلکنی بحق امک الزهرا ...
در نوشته جات بزرگوارانی که به نوعی در جبهه فرهنگی مشغول هستند
درد بزرگ مشترکی وجود دارد که
از کم لطفی و به اصطلاح بی اعتنایی همسنگرانشان نشات گرفته است ...
مثلا برخی گلایه کرده اند که
چرا جریانهای مذهبی و انقلابی به جای انکه یکدیگر را پوشش داده
و تقویت کنند باهم بیگانه اند...
یا ابراز نگرانی عده ای دیگر به خاطر
کوتاهی برخی از رسانه ها یا جریانهای فرهنگی در عرصه روشنگری مردم ..
همه هم به نوعی حق دارند، البته اگر از زاویه ی آنها به مسائل نگاه کنیم..
در این میان البته
ادعا همه ابراز ناراحتی ودغدغه داشتن از نگرانی امام خامنه ای
در این برهه ی زمانیست ....
اما چیزی که من را وادار به نوشتن کرد
یک سوال بی پاسخ است ،که البته جوابش
به وجدان و درجه ایمان این بزرگواران بستگی دارد ...
واقعا خودتان در حد پست ها و نوشته هایی که می گذارید،
با خلوص و برای رضای خداوند کار کرده و دغدغه دارید؟
به نظر بنده مشکل بزرگ بسیاری از بچه مذهبی های ما این است که
عیار خلوصشان کامل نشده و تمام دغدغه ی شان الهی نیست...
متاسفانه
منافع شان و اینکه اسم خود یا گروهشان بزرگ بشود را بیشتر در نظر دارند ...
اگر واقعا رضای خداوند و دغدغه و نگرانیهایی از جنس نگرانی رهبری باشد
این هزاردستگی ها چه معنایی دارند؟
اصول جنگ ما بر اساس اصول دینمان است
اما در اکثریت معتقدان به اصول ، منیت در کنار توحید قرار گرفته
و حتی گاهی سایه اش از توحید هم پررنگ تر شده است ..
در این جبهه واقعا نمیتوان گفت همسنگران را جهل فراگرفته است
بلکه همه، آنچه را که باید ، به خوبی میدانند .
تنها مشکل این است که همه دوست دارند فرمانده باشند..
متاسفانه امروزه در شان برادران نیست که سرباز باشند ...
حتی در این جبهه گاهی به خاطر بزرگ شدن برخی ، نیاز است تا
از همسنگریها ،سنگر ساخته شود..
وقتی متصدیان امر، که خود بسیجی وار داوطلب جنگ در این جبهه شدند
اینگونه عمل می کنند ، از باقی افراد چه انتظاری میتوان داشت ..
درست است که هرازگاهی در این میان ، مستندهای خوب یا فیلمهای ارزشی
هم تولید میشود، چرا که بالاخره همه ولایی و در صراط مسقیم هستند.
اما آیا آن اثری که باید در جامعه گذاشته شود به وجود می آید؟
آیا حتی اگر ان اثر ایجاد شود ماندگار خواهد بود؟
یا
آنقدر بین دو اثر ارزشی فاصله می افتد که، بذرهای تازه جوانه زده
خشک میشود ...
البته ناگفته نماند که هنوز هم معدود افرادی پیدا میشوند که
با تمام وجود پیمان جانبازی بسته اند ...
اما بخاطر بزرگی هدفمان و عداوت بیش از حد دشمن دیرینه ی مان
عزمی جهادی از همگی متصدیان انتظار میرود ...
در آخر باید گفت همانگونه که اماممان خامنه ای فرمودند:
از خود گذشتگی راز بزرگ پیروزی در همه میدان هاست...
همچنان که فرمانده ی شهید سردار همت هم
سرمایه رسیدن به اخلاص را ، گذشتن از همه چیزمان می دانستند ..
امروز بیشتر از قبل در این جبهه به صمیمیتی نیاز است
از جنس صمیمت های رزمندگان در شبهای عملیات،
تا به جای تخریب سنگر دوستان و تحقیر همسنگران
علمدارانه سنگرهایمان را حفظ کنیم..
در چنین فضایی به حکم مراه المومن بودنمان نقدهای سازنده میتواند
راهمان را بسوی هدف والایمان سهل الوصول کند ...
امیدوارم جوابی که امروز بخودمان میدهیم فردا در دادگاه الهی
کارگشایمان باشد آنچنان که برای شهدا هست ...
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
در خاطرات شــهدا خواندم
در آخرین دیـدارها
نگــاه شان خاص تر
تلاطـم دریــای دلشان بیشتر
خانواده هایشان اما
نبض هایشان تندتر
بازی اشک در چشم هایشان بیشتر
شهدا آماده برای عاشــورا
عزیزانشان اما
آماده برای عیــــد قربان
نوشتن درباره ی شهدا
نوشتن از روایتی عاشقانــــه است
نوشتن برای عزیزانشان
ایکاش
نوشتن از روایتی عارفانـه باشد
امروز قلـم شــــوق آن دارد تـا از
جهـــاد بنویسـد
از تـــو
ای جهــاد ابن عمـاد
که چه عـارفانه ای برایـمان سرودی
و چه عاشقانه از رشته تحصیلیت درس تجارت آموختی
نــمیدانـم باید
من المومنین رجــال (1) بخوانمت
یـا
ما رایـت الا جمیـلا (2)
یا ایتـــها النفـــــس (3) بگویمت
یـا
نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ (4)
شاید بهتر باشد از کتب علیکم القتال (5) شروع کنیم
و از بطن ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم (6) به تفسیر نامت بپردازیم
زمانـــه
زمانــه ی جهـــــاد
اسـت..
می دانی!
تصویر من از جهاد ، همیشه لحظات سخت و محکمیست
برای جدایی افکندن میان انسان و تعلقاتش
اما بادیدن خنده های مستانه ات
جهادی را مجسم دیدم
که
در عین آرامش و لطافت با استقامت بود
استقامت برای خلق لحظاتی عـارفـانــه
استقامت برای خلق لحـظاتی عاشقانــــه
آری
اگر تمام تعلق خدا باشد تمام جهاد وصال خواهد بود
الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ
أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ(7)
این گونه بود که تو نیز از من ینتظرها خروج کرده
و در جرگه من قضی نحبه در آمدی(8)
اهمیت جهاد به حدی است که رهبر و اماممان
مسوولیت مهم خودشان را روشن نگاه داشتن شعله آن می دانند(9)
این گونه بود که ابتدای امسال هم از مدیریت جهادی سخن گفتند
مدیریت جهادی را روحیه جهادی اصل باشد
اصلی که ریسمانیست
برای اتصال ادمی به ملکوت الهی
صحبت از روحیه جهادی است
نه بهتر بنگارم
صحبت از روح جهاد است
روح حاکم بر جهادم
به تو که می نگریم با خود میگوییم
چه ثمره ای داده اسـت درخـت تنومنـد حـاج رضــوان
اما به ناگـه غرق در تماشای
زمین سبز آن درخـت
و حفاظ عاشقـانه اش که میشوم
بیشتر از پیش به عشق مادرانت غبطـــه میخـــورم
مادری که محـل رویــش درخت شـد
مادری که محافــظ میراث همسـر شـد
و تــو
ای بــانــوی حــزب الله
ای که تمام قوای عقل و احساست را در پیوندی عمیق و عجیب
به نام عشق بهم تنیده ای
تا دوباره آدمیان نظاره گر تحقق کمال انسانیت باشند
چه کسی است که نداند
ریسمان الهی مردان حزب الله
بافته شده از تار و پود عشق الهی زنان حزب الله
پس
خوش به سعادتت بانو
که چنین تجـارتی داری
چرا که
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم (10)
این بار صبغـه الله (11) میزنـــم بر جــوهر قلـــم
و برای تو می نگارم ...
بانـوی حـــزب الله
جهـادت زینبـیست و تعلقت الهی
پس باید ما رایت الا جمیلا خواند در شان دیدگانت
دیدگانی که نظر میکند بر وجه الله ...
مطمئن بـاش
دیدارشان نزدیک است!!
چه این کـهـ
أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ(12)
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
*ثواب این نوشته تقدیم به
روح پرفتوح شهید جهاد عماد مغنیه و تمام شهدای مظلوم اسلام*
و بلاها در نگاه آنان که در بلا غرقند "ما رایت الا جمیلا "شود....
پ.ن:شهدا العــــــــــــفـو...
.
اشک ، نشان از عبادت است...
عبادت ، نشان از عبد است...
اشک ، نشان از عبد است...
عبد ، نشان از معبود است...
اشک ، نشــــان از معبـــــود است...
پس اگر باور نداری...
نـــــشان ِمنتـــــــج ِاین قـــــیاس را در خطاب
" یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ..."
بجــــــــــــــــــــــــــــــــــــوی ...
آری......
اشک چشمه ی ِ روان ِ عبادت ِمعبود است که از
قلب همان عرش الله جاری میشود،تا تمام
ارض وجود با "من الماء" از مصادیق "کل شیء حی" شود...
خوب میدانی آب هم از مطهـــــــــــــــــراتــــ می باشد
پس چه زیبا فرمود:
"...یُنَزِّلُ عَلَیْکُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّیُطَهِّرَکُم بِهِ وَیُذْهِبَ عَنکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ
وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ..."
اشک چشمه ی ِ روان ِ عبودیت است که
حـــــی و طــاهــــر کند عبد عاصـــــــــــــــی را.....
پس
منتج بدان که:
اشــــک ، نشـــان از معبـــــــــــود باشــد...
برداشتی بود از آیات :
1)قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ
الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (زمر /53)
2) أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء
کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ (انبیاء/30)
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
این روزها اگر خوب گوش کنی ،میشنوی نفخ صوری که برای عالم زده میشود،
تا جانی دوباره ببخشد بر این نشئه ی طبیعت...
پس به خاطر بیاور آن ندای آسمانی را:
آری،این ندای"انا خترتک"ی اوست که عالمیان را فرا گرفته است...
همان معشوق تنها عاشق...
اما "وان منکم واردوهایش" سندی است بر:
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
چرا که این امر بر پروردگارت "حتما مقضیا" باشد...
اری، این آتش را حصول سیمرغی باید...
پس "وفدیناه بذبح عظیم" را جعل کن بر عظمت کثرت تجلیاتش...
تا در درک کنی گرمای دست تجلی اکمل را...
چراکه خالقت فرمود: "ید الله فوق ایدیهم"
بلند بخوان "لا تخف"،"لاتحزن"،"واصبر نفسک"،"لاتقنطوا"، و "فلاتیأس" ش را...
و بدان مولای مهربانی ها که دستت را بگیرد،مصداق مقام "لاتقف" شدی در صحه ی وجودیت...
پس "أقرا باسم ربک الذی خلق"...
آری جعل کن وفدیناه بذبح عظیم" را بر عظمت کثرت تجلیاتش...
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
صدای شور و هل هله ی خاصی حرم امن الهی را فرا گرفته بود
ملائکه یا دلرباترین اصوات می خواندند : ارجعی الی ربک
و تو در طواف عاشقانه ات می خواندی : اللهم ربک
آن زمان که ندای الست بربکم حق جهانیان را فرا گرفت
و ما آن زیباترین میثاق عاشقانه ، "قالوا بلی شهدنا" را با خالقمان سرودیم
نامت را عزیز الله نهادند تا عالمیان بدانند ، عزیز خدا خواهی شد...
رسمت را خوشوقت خواندند تا خبری صادق از راز نهان لحظه ی عروجت
باشد ، مهر سر بسته ای که بعد از 89 سال زندگی الهی
بر همگان فاش شد...
چه زیبا دل به "اناخترتکیش" دادی...
و چه عاشقانه "فاستمع لما یوحی" اش را شنیدی...
پس "اصطنعتک لنفسی" پروردگارت را به جان خریدی...
آری،خدا باتوست آن زمان که فرمود : ان الله لمع المحسنین
چرا که "الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"
مصداق بارزی شدی بر "لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا"...
آری "مداد العلما افضل من دماء الشهدا"
در تمام دوران حیات دنیوی ات مطیع امر امامت و نائب برحقش بودی
و واسطه ی فیضی ، در سلسله اولیاء الله...
که مدعای گفته ام ، سه بارشهادت امام امت است که
فرمودند: اللهم لا نعلم منه الا خیرا
پس در این لحظات صعودت برای سلامتی رهبرمان و تعجیل در
امر فرج دعا کن چرا که "احیاء عند ربهم یرزقون" هستی...
و دستگیرمان باش در تمام لحظات "وان منکم الا واردوهایش"
ای عزیز خدا
خوشا به سعادتت...
چه خوشوقت رفتی...
و چه خوش عافیت گشتی...
(نوشته شده توسط منادی معرفت)